در دعاوی خانواده، دادگاه نروید !

تجربه سالها وکالت اعضای موسسه سایه در دعاوی خانواده، به خوبی موید این است که بهترین کمک به خانواده‌های درگیر اختلافات زناشویی، این است که بتوانیم آنها را متوجه کنیم، «مراجع قضایی امکان حل اختلافات زناشویی را ندارند و صرفا به حقوق مالی زوجین رسیدگی می کنند». اگر در صحت این گزاره تردید دارید، لطفا به دلایل زیر توجه کنید:

1-آنچه مورد اختلاف در دعاوی میان زوجین هست، در بیشتر اختلافات زناشویی ماهیت مالی ندارد و زن و شوهر در ابتدای ازدواج قصد مطالبه این حقوق از دادگاه را نداشته‌اند؛ بلکه به واسطه اختلافات غیرمالی زناشویی است که تصمیم به طرح دعوی و شکایت علیه یکدیگر می گیرند؛ 

حال آنکه فرایند قضایی ماهیت اختلاف ایشان را در نظر نمی گیرد و قلمروی این دعاوی صرفا به مطالبه حقوق مالی، تجویز طلاق و یا صدور حکم به تمکین زن از شوهر، محدود می‌شود. این عدم توجه به ریشه و ماهیت واقعی اختلاف زوجین، باعث می شود خشم زوجین در فرایند دادرسی نه تنها از هم کاسته نشود، بلکه در پایان این فرایند، هر دو آسیب دیده و خشمگین تر از زمان شروع این دعاوی هستند و حل اختلاف میان آنها هیچ گاه محقق نشود.

2-خاتمه دعاوی زناشویی، در مواردی که زوجه حق طلاق را از شوهر نداشته باشد، در غیر از موارد استثنایی که زوجه قصد واقعی بر جدایی ندارد و یا شرایط جدایی یکطرفه وی فراهم است، توافق زن و شوهر است؛ زیرا زن پس از چندین سال زمان متوجه خواهد شد که نمی تواند یکطرفه طلاق بگیرد و شوهر نیز از پرداخت اقساط مهریه خسته می شود؛

 در نتیجه زن و شوهر با یکدیگر توافق می کنند که زن از حقوق مالی خود گذشته یا بخشی از آن را دریافت کند و در قبال آن طلاق بگیرد. با این وصف توافقی که پس از دعاوی متعدد اتفاق می افتد، توافقی بر مبنای رضایت نیست، بلکه صرفا راهکاری برای کاهش و فرار از حجم دشواریهایی هست که د ر نتیجه همین دعاوی شدت یافته است و به نفرت زن و شوهر از هم منجر می شود که آثار آن تا پس از طلاق نیز باقی خواهد ماند.

3-در مواردی که زوجین دارای فرزند هستند، بزرگترین آسیب ناشی از دعاوی زن و شوهر را فرزند یا فرزندان ایشان تحمل می‌کنند؛ زیرا در جریان دعاوی و نفرت تولید شده میان زن و شوهر، ایشان در معرض قضاوتهای پدر و مادر نسبت به یکدیگر هستند که فرزند را از هر دوی انها دور می کند و نه در دوران اختلاف و نه در دوران پس از طلاق، نمی توانند نیازهای عاطفی فرزندان خویش را تأمین کنند؛ در حالی که اگر طلاق با توافق صورت گرفته بود، چه بسا پدر و مادر می توانستند در مواقع نیاز فرزندان مثل ایام تولد ایشان روابط با یکدیگر را با محوریت فرزند یا فرزندان پذیرا باشند.

4-دعاوی خانواده به واسطه تعدد خود و اینکه تعیین تکلیف در خصوص دعوی طلاق یکطرفه تا مرحله دیوانعالی کشور نیز می تواند استمرار یابد، با عنصر زمان مواجه هستند و در این دوران چه بسا بهترین سالهای عمر زن و شوهری که در اختلاف هستند، صرف جنگ با یکدیگر خواهد شد؛ در حالی که اگر جدایی ایشان با توافق صورت می گرفت، می توانستند در حداقل زمان این رابطه را پایان دهند.

5-قاضی دادگاه یک شخص جاهل در میان دو عالم است و صرفا بر مبنای استعلامهای انجام شده از وضعیت دارایی مرد نسبت به حقوق مالی زوجه و پذیرش یا رد اعسار زوج تصمیم گیری می کند؛ در حالی که ممکن است زوج پیش از صدور حکم قطعی اموال خویش را انتقال داده و مانع بازداشت آنها شود؛ حال آنکه در جلسات داوری خانواده ( حل موضوع خارج از دادگاه) زن و شوهر معمولا در مواجهه با یکدیگر منکر وضعیت واقعی خویش نیستند و در قالب توافق می توان اختلافات مالی ایشان را از بین برد.

با توجه به دلایل یاد شده، موسسه حقوقی سایه، همواره در تلاش هستند دعاوی خانواده را در خارج از دادگاه حل و فصل نمایند و خدمات داوری و میانجیگری خود را به متقاضیان دعاوی خانواده پیشنهاد دهد.  

پیام بگذارید