تعریف وصول مطالبات و الزامات خارج از قرارداد

بطور کلی هر زمان شخصی بدون هیچگونه رابطه قراردادی با شخص دیگر نسبت به او متعهد شود ما از آ به عنوان الزامات خارج از قرارداد یاد می کنیم.

برای مثال اگر حسن بر اثر تصادف خودروی علی را تخریب کند، تعهد ایجاد میشود که آن را تعمیر نماید.

قانون مدنی در مواد 301،306 و 307 این الزامات را تحت هفت عنوان  دسته بندی کرده است که هر کدام را مختصرا توضیح خواهیم داد.

1.ایفای ناروا

2.اداره فضولی مال غیر

3.غصب و آنچه در حکم غصب است

4.اتلاف

5.تسبیب

6.استیفا

7.دارا شدن بلاجهت

 

1.ایفای ناروا: 

تصور کنید شخصی مالی را بدون آن که در آن حقی داشته باشد را بصورت اتفاقی بدست آورده است، حال باید آن را به صاحب اصلی مال پس بدهد. به عنوان مثال علی باید پولی را به سجاد بدهد، اما در وارد کردن شماره حساب اشتباه کرده و آن را به حساب حسن واریز می نماید.

حال حسن بدون آن که با علی رابطه قراردادی داشته باشد،ملزم است آن را به علی برگرداند.

2.اداره فضولی مال غیر:

می دانیم که اگر بدون اذن شخصی مال او را برداریم بایستی که به او اجرت المثل بدهیم و حتی غاصب نیز هستیم به عبارت دیگر اگر مال به هر طریقی حتی بر اثر سیل یا زلزله از بین برود، در مقابل مالک مسئولیم.اما تصور کنید مالی شخصی از مال دیگری بدون اجازه مالک و البته به قصد احسان  و نیکی کردن به او، نگهداری می کند تا از تلف آن جلوگیری کند. در این موضوع خاص هرچند بدون اذن مالک مال را در اختیار خویش گرفته اما مطابق قانون مالک ملزم است به او هزینه هایی که برای نگهداری مال کرده است را بدهد. به عنوان مثال فرض کنید علی اتفاقی حیوان خانگی ای که مطعلق به شخص دیگری است را می بیند، به جهت آن که حیوان تلف نشود آن را به خانه برده و نگهداری می کند تا صاحب حیوان مشخص شود. پس از آن که صاحب حیوان را پیدا می کند آن را به وی تحویل می دهد، در این موضوع مالک بدون هیچ گونه رابطه قراردادی ملزم است هزینه هایی که علی کرده را به او بدهد.

البته این موضوع چهار شرط دارد:

1.نتواند از مالک اذن بگیرد

2.تصرف باید ضرورت داشته باشد(اگر حیوان را بر ندارد حیوان تلف می شود)

3.مالک در آن زمان نتواند مال خود را تصرف کند( مثلا حیوان را گم کرده است)

4.قصد مدیر فضولی احسان و نیکی کردن باشد.

3.غصب و آنچه در حکم غصب است: قانون مدنی غصب را این گونه تعریف کرده است : استیلا بر حق غیر به نحو عدوان (م 308).

غصب با 3 شرط ایجاد می شود:

استیلا :  استیلا یعنی تصاحب عملی و مادی. مثلا حسن کتاب علی را بردارد، رفتار مادی مهم است و بایستی که بردارد برا مثال اگر کتاب علی را بر ندارد ولی نگذارد علی نیز از آن استفاده کند استیلا رخ نداده است.

حق غیر: بایستی که یک حق مالی باشد نه غیر مالی مثلا حضانت یک حق غیر مالی می باشد و نمی توان آن را غصب کرد. اما مهم نیست این حق نسبت به خود مال باشد یا منافع مال. مثلا علی منافع باغ علی را بر به استیلا در می آورد.

به نحو عدوان: به این معنی که شخصی که مال را غصب کرده نه حق این عمل را از سوی قانون و نه از سوی مالک داشته است. به عبارت دیگر رفتار وی کاملا غیر قانونی و کاملا بدون اذن بوده است.

با وجود این سه شرط بار دیگرقابل مشاهده است که مطابق قوانین بدون آن که قرارداد و توافقی از قبل بوده باشد، غاصب، یعنی کسی که مال را غصب کرده است ملزم می شود که خسارات مالک را جبران کند.

موارد دیگری وجود دارد که هرچند به ظاهر غصب رخ نداده است اما در حقوق ما در حکم غصب دانسته شده است، این موارد عبارتند از:

1.اثبات ید بر مال غیر بدون مجوز قانونی:

  1. تصرف ناشی از ایفای ناروا:
  2. تصرف در مال موضوع معامله فضولی:

4.تصرف در مال مقبوض به عقد فاسد:

4.اتلاف: وارد کردن ضرر به غیر بصورت مستقیم و بدون واسطه. فرض کنید حسن مستقیما مال حسن را از بین می برد. مثلا گوشی موبایل اورا در آتش می اندازد( عمدا یا غیر عمد). در این حالت نیز کسی که مال را تلف کرده است بدون آن که توافق قبلی وجود داشته باشد ملزم است خساراتی که وارد کرده است را جبران کند.

5.تسبیب: وارد کردن ضرر به غیر بصورت غیر مستقیم و با واسطه. فرض کنید حسن در مسیر علی گودالی حفر کند و خودروی علی در آن افتاده و از بین می رود. در این حالت نیز کسی که سبب از بین رفتن و اتلاف مال شده است، بدون آن که توافق قبلی وجود داشته باشد ملزم است خساراتی که وارد کرده است را جبران کند.

 نکته مهم: اتلاف و تسبیب دو چهره ضمان قهری هستند. ضمان قهری به این معنی است که اگر شخصی به دیگری خسارتی وارد کند باید این خسارت را جبران کند. در واقع قهرا ضامن خسارت وارده است.

6.استیفا: به این معنی است که شخصی از مال یا عمل غیر استفاده کند. اگر صاحب مال یا عمل رضایت داشته باشد استیفا مشروع است اما اگر رضایت نداشته باش به آن استیفای نامشروع می گوییم.

فرض کنیم حسن از خودروی علی بدون اذن و رضایت او استفاده کند. در این وضعیت نیز بدون آن که توافق یا قراردادی از قبل وجود داشته باشد، ملزم است اجرت المثل آن را پرداخت کند.

7.دارا شدن بلاجهت: به طور کلی هر زمان شخصی مال یا منافع مالی ناعادلانه بدست آورد ملزم است آن را به مالک تسلیم کند.(م301 قانون مدنی) بر اساس این قاعده بدون آن که رابطه قراردادی بین کسی که مال یا منافع را بدست آورده متعهد است مال را برگرداند.

فرض کنیم حسن ساعت علی را روی زمین پیدا می کند. مطابق قانون حسن بدون آن که بخواهد متعهد می شود آن را به علی بازگرداند.